مصاحبهشو!
پروندهای برای تاکشوهای خارج از صداوسیما
محمدرضا نصیری
برنامه فوتبال۳۶۰ عادل فردوسیپور تازهترین تاکشوی رسانههای ایرانی است؛ البته اگر اصولا نام رسانه جدید عادل را که شامل یک سایت ورزشی، یک پادکست و یک گفتوگو است، جزو این ژانر به حساب بیاوریم. صندلی داغ و شب شیشهای باعث توجه برنامهسازان به این فرمول برنامهسازی یعنی تاکشو شدند. امروزه میتوان ادعا کرد که تاکشوهای تلویزیونی و پلتفرمهای خارج تلویزیون بهشت بازیگران و خوانندههاست. سلبریتیهای عرصه هنر از این تاکشو و رئالیتیشو و مصاحبه تلویزیونی به آن یکی میروند و در ازای حضور در هر برنامه دستمزد قابلتوجهی میگیرند.
ساخت تاکشو در ایران سادهترین شیوه برنامهسازی است؛ یک مجری سرشناس بهعلاوه چند بازیگر یا خواننده یا هر دو بهعنوان میهمان. آنها هر کدام یک دور در برنامههایی مثل دورهمی، همرفیق، پیشگو، شام ایرانی، شبهای مافیا و… حضور یافته و از زندگی خصوصی و خاطراتشان حرف زدهاند.
تاکشوها و رئالیتی شوهای خارج از صداوسیما خط قرمزهای کمرنگتری دارد و ساز موسیقی را هم به نمایش میگذارد. هر کدام یکسری تماشاچی دارند که وظیفهشان کف زدن برای میهمانها و مجری است. با هم مروری کنیم بر تاکشوها ساخته شده در خارج از صداوسیما.
شبآهنگی
محبوبترین برنامه ویاودی فیلمنت همین شبآهنگی بود. حامد آهنگی که پیش از این در کیش برنامه اجرا میکرد با این تاکشو به اوج محبوبیت رسید و سپس با حضور در رئالیتیشوهایی مثل جوکر و مافیا به شهرتش اضافه شد. او برای هر قسمت یک یا دو میهمان از حوزه ورزش، موسیقی، سینما و… دعوت میکرد و با آنها به گفتوگو مینشست اما کل برنامه به همین محدود نمیشد. در بخشی به چالش با میهمانان میپرداخت و موسیقی هم حضوری پررنگ در برنامه داشت و مثل تاکشوهای مشابه نقش تزیینی و دکوری را ایفا نمیکرد. شبآهنگی فعلا در دو فصل سی قسمتی به پایان رسیده.
فوتبال۳۶۰
برنامه عادل که سه فصل/قسمت با علی دایی، اسکوچیچ و میرشاد ماجدی گفتوگو کرده و سپس از سوژهها و موضوعات به این داغی به گفتوگو با سعید معروف رسیده. بهش گفتوگوی رسانه عادل از شکل اولیهاش که قرار بود مصاحبه سبک زندگی باشد فاصله گرفته و به گفتوگوی صرف و یکتیک تبدیل شده. سه قسمت اول به گفتگو با علی دایی در رستوران، دفتر کار، ماشین و آمفیتئاتر این چهره فوتبالی اختصاص داشت. سبک زندگی خاصی از این مصاحبه در نیامده بود. عادل و دایی با هم در این چند لوکیشن گفتوگو کردند. مشخص نشد اتومبیلش چیست و چند خریده و چرا خریده. اگر ماشینباز است، اصولا چه معیارهایی برای انتخاب ماشین دارد. در دفتر کارش چه میکند یا منوی رستورانش شامل چه چیزهایی است؟ دو قسمت بعدی که به گفتوگو با اسکوچیچ و میرشاد ماجدی اختصاص داشت، مصاحبه صرف بود و سوال و جوابی. عادل فردوسیپور در این سه مصاحبه بر میهمانهای سرشناس و مهمش غالب بود؛ آنها او را میستودند یا اسیر هوش وی میشدند که به نظر میرسد اینها عامدانه بوده و تلاشی برای بالاتر بردن اعتبار مجری.
همرفیق
تاکشوی پرخرج همرفیق با اجرای شهاب حسینی یکی از پربینندهترین برنامههای تولیدی پلتفرمها بود. همرفیق هم چیز اضافهای نسبت به نمونههای خارجی نداشت و کپی صرف بود. حتی دکور هم ایرانیزه نشده بود. شهاب حسینیِ مجری از شهاب حسینیِ بازیگر کیلومترها فاصله داشت. او به ادعای یکی از نویسندگان برنامه چندان به متنها وفادار نبود و بیشتر به اجرای فیالبداهه اصرار داشت که این اصرار به کلیت برنامه آسیب میزد. میهمانهای سرشناس میآمدند و میرفتند و گروه موسیقی بمرانی یک گوشه مینواخت و میخواند. شهاب حسینی انگار با میهمانها رودربایستی داشت؛ هرگز وارد گفتوگوی چالشی نمیشد و به همان تکه و پاره کردن تعارفات مرسوم بسنده میکرد. با همه اینها همرفیق پربینندهترین تاکشو در پلتفرمها لقب گرفت.
امشو
مجید صالحی هر چیزی را امتحان میکند؛ بازی در نقش کمدی، در نقش جدی، کارگردانی سریال، نویسندگی و… فقط اجرا را کم داشت که با امشو به آن هم رسید. این تاکشو رنگوبویی بومی داشت و مجید صالحی از قریحه طنزش در لابهلای گفتوگوها و آیتمها استفاده میکرد. خیلی از شوخیهای مجری و اظهارات میهمانها در فضای مجازی وایرال میشد اما کمکم حاشیههایی ایجاد شد که مهمترین آنها انتقاد بیپروای اکبر عبدی از دولت بود و همینها برنامه را به تعطیلی اجباری کشاند.
پیشگو
پژمان جمشیدیِ برنامه «پیشگو» بیش از آنکه به پژمان محبوب و بامزه و بااستعداد سینما و تلویزیون شباهت داشته باشد، شبیه ورژن فوتبالیاش بود؛ کمی نچسب و زیادی معمولی. با اینحال پشت برنامه پیشگو اندکی فکر و خلاقیت هم وجود داشت. تولیدکنندگان محتوای این تاکشو بخشی را به پیشگویی درباره آینده میهمانها اختصاص داده بودند. مجری از میهمانش میخواست کلمههایی را انتخاب کند و آنها را در سال یا مقطع زمانی بهخصوصی در آینده قرار دهد. مثلا چه سالی میخواهد دوستش را ببخشد یا به خارج مهاجرت کند. این بخش اصلا در نیامده بود اما یک بازی روانشناسانه بود و تفاوت این تاکشو را با برنامههای مشابه رقم میزد.
مهمونی
با تاکشوهای معمول فرق دارد و بیشتر به یک جنگ میماند اما زمان زیادی از آن صرف گفتوگو با بازیگر یا خواننده میهمان میشود. ایرج طهماسب پس از مدتها تنش و اختلاف با شبکه دوم صداوسیما بر سر حق مالکیت کلاهقرمزی اقدام به ساخت برنامهای عروسکمحور کرد. قسمت اول واقعا حوصلهسربر بود اما ناگهان از قسمت دوم همه چیز عالی شد، انگار سالهاست شخصیتهای عروسکی جدید را میشناسیم. شخصیت «بچه» و «پشه» بهقدری خوب و بامزه از کار درآمدند که خیلی زود قسمتهای مربوط به این دو وایرال شد و استیکرشان به محبوبیت رسید. طهماسب بار دیگر ثابت کرد بلد است با مخاطب فارغ از رده سنیاش ارتباط بگیرد. با اینحال غیر از بچه و پشه، بقیه شخصیتها گیر و گرفت لازم را نداشتند. کاراکترهای انسانی چندان بامزه در نیامدند و مصاحبه با میهمانها غیر از بخشی که میهمان قبل از مصاحبه تنها میماند، حوصله آدم را سر میبرد. یک بخش نچسب اجرای موسیقی هم دارد برای پر کردن زمان برنامه. پدیده این برنامه هوتن شکیبا (صداپیشه شخصیت بچه) و کاظم سیاحی (گوینده شخصیت پشه) بودند. راستی، وقتی اسم برنامه «مهمونی» است، چرا طهماسب مدام میگوید «مهمان داریم»؟ راستی، چرا این همه تماشاگر در استودیو حضور دارند اما تنها یکبار و فقط چند ثانیه هنگام معرفی میهمان برنامه نشان داده میشوند یا حضورشان حس میشود؟
یازده
برنامه ورزشی یازده را شاید نتوان در رده تاکشوها دستهبندی کرد. یک برنامه ورزشی بود از جنس برنامههای مشابه تلویزیونی اما گفتوگو محور بود. چند مجری مینشستند دور هم و با یکدیگر صحبت میکردند و معمولا کسی با دیگری به مخالفت و چالش نمیپرداخت. حضور ستارههای محبوبی مثل علی کریمی، خداداد عزیزی و مجتبی جباری هم نتوانست برنامه یازده را نجات دهد. آنها در کنار میهمانهای گذری بزرگی مثل آندو تیموریان و اشپیتیم آرفی مینشستند و درباره مسایل فوتبالی حرف میزدند. شاید یازده از نورپردازی و دکور و کنداکتورش لطمه خورد و کارش نگرفت.
دیگران
– فریدون جیرانی یک برنامه گفتوگو با سینماگران دارد که با وجود میهمانهای سرشناس، زیاد نتوانسته مخاطب جذب کند. شاید سازندگان آن گمان میبردند میتوانند مثل برنامه هفت مخاطب بگیرند اما هفت، رسانه تلویزیون را پشت خود داشت.
– مجله فیلم هم برنامه مشابهی دارد. دکور و نورپردازی مبتدیانه شاید یکی از دلایل گیرا نبودن این گفتوگوهاست یا تعارف داشتن مجری با میهمانها که مصاحبه را به یک گپ معمولی محدود میکند و هیچ چالشی برنمیانگیزد.
– برنامههای دیگری بودهاند مثل «منو بشناس» با اجرای فرزاد فرزین که این خواننده پس از آنکه خوانندگی و بازیگری را تجربه کرد، به اجرا هم روی آورد. فرزاد فرزین دستکم در خوانندگی و ایفای نقش کمدی موفق بود، اما برنامهاش که در روبیکا پخش شد، نگرفت.