واکاوی شخصیت قاتل در سریال «گردن زنی»

- 2 دقیقه مطالعه
در «گردن‌زنی» شما با شخصیت قاتلی مواجه هستید که گویی او در جامعه‌ای زیست می‌کند که با همه قرابتی دارد.

به گزارش فیلم نت نیوز، سریال «گردن‌زنی» درباره شر و گسست در پیوند میان انسان‌هاست که از آدمی موجودی می‌سازد که برای خواسته‌های خود جان دیگری را بستاند. گویی در میان آدم‌های این سریال، شر، فوران و طغیان کرده است و در این فرهنگ حاکم و مسلط، خواسته‌های دیگری جایی در گفتمان زندگی ندارد.

سریال درباره «بحران نابودی ارزش‌ها» است. ارزش‌های زندگی در مقابل خواسته‌های شخصی رنگ باخته‌اند. آدم‌های این روایت با سلطه شر و فقدان ارزش زندگی انسانی روبرو هستند؛ انگار آدم‌ها به «ورشکستگی روابط انسانی» رسیده‌اند. با این حال در جامعه بحران‌زده، قتل، جنایت و بزه مساله پذیرفته‌شده‌ای است؛ یکی به دست دیگری، یکی به دست خود. زنی شوهرش را می‌کشد، پدری دخترش را و عاشقی هم‌آورد خود را می‌کشد.

در «گردن‌زنی» داستان سرنوشت تلخ زوجی در شب عروسی‌شان است که با آزادی خلافکار سابقه‌داری به فاجعه‌ای خونین می‌انجامد و انگار قرار است رازهایی درباره آن‌ها و خانواده‌هایشان فاش شود.

پرسش نخستین هر تماشاگری در نخستین برخورد با چنین روایتی این است که چگونه قاتلی می‌تواند در شب با‌شکوه زندگی، جان دیگران را برباید و چگونه می‌شود که در شب زفاف، آدمی چنین بی‌رحم، چنین انگیزه‌ای داشته باشد.

این درام جنایی به‌خوبی در این قسمت‌های ابتدایی پیش می‌رود و با پرداختی کوتاه به‌درستی وانمود می‌کند که شاهرخ، این خلافکار باسابقه، می‌کشد چون پیوندی با مقتولان احساس نمی‌کند، می‌کشد چون داماد را جهنم و شر زندگی‌اش می‌داند. عروس را می‌کشد چون شاهد ماجراست، چون عطوفت و رحمی در میان نیست، چون وابسته داماد است، چون به هر دلیل آن‌ها جهنم زندگی بی‌هویت او هستند. او می‌کشد چون با «عشق» بیگانه است، چون از حکمت عشق چیزی نیاموخته است. سابقه و زندان، او را سنگدل بار آورده است، او از انسان‌بودگی خود دور افتاده و نمی‌داند کشتن انسان دیگر چیزی جز کشتن خویش نیست. نمی‌داند که وقتی دیگری به زمین می‌افتد، وقتی خون جاری می‌شود، دیگر عشق و مهر و غیرتی باقی نمی‌ماند تا این وجود انسانی، شهود درونی‌اش را از عشق به انسان دیگر ارزانی کند.

او آسان می‌کشد چون از انسان‌های دیگر بیگانه است. او حتی جایگاه معشوقه را در زندگی نمی‌داند و اساساً رابطه‌ای با هیچ‌کس ندارد. اما گویی او در جامعه‌ای زیست می‌کند که با همه قرابتی دارد؛ خانواده عروس و داماد همه با هم درگیر اختلاف و منفعت هستند، همه می‌خواهند از روی یکدیگر رد شوند از برادر عروس و داماد تا دایی و اقوام نزدیک، همه دیگران را مخل و شر زندگی خویش می‌دانند. آن‌هایی که گویی متمدن و مرفه‌اند، دیگر از یک شرور باسابقه چه توقعی می‌توان داشت؟

القصه، سامان سالور پیرنگ‌هایی به‌جایی در اوایل روایت کاشته است و اگر این کدها به‌درستی و به‌جا باز شوند، شاید بتوان یک سریال جنایی رازآلود خوب را به تماشا نشست.

محسن سلیمانی فاخر

«گردن زنی» سریال جدید فیلم‌نت

گردن زنی فیلم نت محصول اختصاصی

برچسب‌ها: سامان سالور،گردن زنی
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها