«تلفن سیاه ۲»؛ وحشتی کوتاه در کابوسهای زیبا
در فیلمنت نیوز بخوانید
به گزارش فیلم نت نیوز، فیلم «تلفن سیاه ۲» (۲ The Black Phone) محصول ۲۰۲۵ و به کارگردانی اسکات دریکسون (Scott Derrickson) دنباله یک فیلم موفق با همین نام است که بهخوبی از جذابیتهای نسخه اول بهره میبرد و بهشکلی داستان را ادامه میدهد که بینندههای قبلی را با خود همراه کند. برای نوشتن این مرور هر دو فیلم را دیدم که دومی نسخه پردهای بود. تلاش دوم «تلفن سیاه» در همان محدوده باقی نمیماند. دنیای فیلم در «تلفن سیاه ۲» به عناصر ماورایی بیشتری مجهز است و درگیری شخصیتها به صورت بحرانهای شخصی بیشتر نماین میشود. در اینجا فن و گوین، دو شخصیت اصلی فیلم به مانند نسخه اول در یک زنجیره ماورایی گیر افتادهاند اما برخلاف نسخه اول از آن نمیترسند و حتی خود مسیری را دنبال میکنند که به سمت جهنم میرود. بحرانهای جدید ادامه دارد و تلاش بر این است تا پیچیدگیهای بیشتری به روایت افزوده شود. با این همه این دنباله اگرچه در مقایسه با فیلم نخست، فضای پیچیدهتری دارد و هویت خاص خود را ساخته، اما بهطور کلی به اندازه نسخه اول با استقبال روبرو نشد.
موفقیت غیرمنتظره «تلفن سیاه» The Black Phone (۲۰۲۱) چندان هم دور از انتظار نبود. فیلم خوبی که شخصیت ۱۳ ساله و پرتاگونیست داستانش مخاطبان خاص و نوجوان زیادی دارد. این فیلم به راحتی شخصیتهای کودک خود را به دست قاتل بچهها میداد و فضای بسیار تاریکی را تصویر میکرد که خشونتش چندان عیان نبود، اما حس دلهره و اضطراب زیادی داشت و احتمالا به دلیل همین موفقیت بود که شرکت بلامهاوس (Blumhouse Productions)، این کارخانه تولید دنبالههای پیاپی، بلافاصله دستها را به هم مالید و نسخه دوم فیلم را ساخت.
در «تلفن سیاه ۲» اضطراب برای خشونت جا باز میکند و چاشنی رنگ قرمز بیشتری در فیلم دیده میشود؛ از برش گردن گرفته تا صحنههای خفه کردن یا کوبیدن سر و خون ریزیهای مختلف. چیزی که در نسخه اول اندک است. حالا دریکسون کارگردان و سی. رابرت کارگیل (C. Robert Cargill) نویسنده مشترک فیلمنامه، دنیای تلفنهای سیاه را گسترش دادهاند.
تلفن سیاه با زیرنویس فارسی در فیلم نت
تلفن سیاه ۲ در فیلم نت
گره موفق ماورالطبیعه به جنایت واقعی در شماره اول فیلم در مقابل خونبار بودن نسخه دوم قرار میگیرد. نسخه اول داستان عنصر ماورایی را به خوبی در دل خود جا داده بود و نسخه دوم همان ریتم را تا حدودی حفظ میکند اما این بار تمام ماجرا را ما میدانیم و به همین دلیل عنصر خشونت هم وارد داستان میشود. خشونت مادی ماورایی نسخه اول تبدیل میشود به یک خشونت ابتدایی از پیش موجود و همین نکته ما را به گره شخصیتها راهنما میشود. مردگان هم از طریق تلفن که رابط جهان ماورا و جهان واقعی است، راهنمای حل مسئله هستند. مسئلهای که در نهایت با نوعی قهرمانپردازی تمام میشود بنابراین عنصر قافلگیری در فیلم تا حدی ضعیف عمل میکند، اما چیدن و پردازش برای رسیدن به این نتیجه تا حدی مشخص در فیلم، عملکردی بهتر از روایت محتوم فیلم دارد.
از نظر بصری تصاویر «تلفن سیاه ۲» زیبا است، بخصوص در زمان دیدن رویا. ام. اکبرگ فیلمبردار «تلفن سیاه ۲» در تلاشی موفقتآمیز با تصاویر سوپر ۸ میلیمتری با نویز زیاد یا گرین شده و رنگهای مات، فضای دنیای خواب را به زیبایی ترسیم میکند و عنصر رویا در تصاویر قدرتمند است. رویایی که بهخوبی نقش خود را در ایجاد دلهره بازی میکند و تا حدودی مرا به یاد بازی ژانر وحشتی میاندازد به نام «تپه خاموش» (Silent Hill).
اینبار حضور ایتن هاوک (Ethan Hawke)، در شخصیت گربر با ماسک یا بدلکاران به جای او، چندان به چشم نمیآید. احتمالا حضور این بازیگر در تحریک تماشاچی برای دیدن فیلم بیتاثیر نیست. البته همچنان جذابترین عنصر آنتاگونیستی فیلم همان شخصیت گربر با بازی هاوک است که از جهنم برگشته تا انتقام بگیرد. این بازگشت ابتدا ایدهای تکراری به نظر میرسد که قوت «تلفن سیاه ۲» را کم میکند، اما فیلم از نظر شخصیت منفی نسبت به نسخه دوم ضعیفتر نیست و حضور گربر این بار در قامت موجودی بازگشته از جهنم و نه یک روانی بچهکش حتی بهتر از نسخه قبلی است. از همان ابتدا مشخص است که با فیلمی درباره این تبدیل مواجهایم به همین دلیل است که فیلم پیچیدهتر است، اما همیشه پیچیده بودن بهمعنی بهتر بودن نیست. گاهی طاووس بودن هزینههای زیادی ایجاد میکند.

داستان تلفن سیاه ۲
فین همان پسر ربودهشده فیلم نخست با بازی میسون تیمز (Mason Thames) حالا ۱۷ ساله است. جوانی عصبانی که البته با وجود اینکه همچنان تصویر گربر را میبیند و هنوز هم زنگِ تلفنها را میشنود، بسیار معقول است. فین دعوا میگیرد و ماریجوانا میکشد و به طور کلی یاغی باادبی است. در این میان، گوین با بازی مادلین مکگرا (Madeleine McGraw)، خواهر ۱۵ ساله فین، کابوسهایی از مادر درگذشتهاش میبیند که اتفاقا همین خصلت و قدرت رویاهایش را هم از او به ارث برده است. رویاها شامل تصاویر وهمآلود دهشتناکی از پسرانی است که در یک کمپ زمستانی مردهاند و خوب حدس زدن قاتل کار سختی نیست.
«تلفن سیاه ۲» با یک صحنه درگیری شروع میشود که فین را در حالتی غیر از حالت فیلم اول به تصویر میکشد؛ فین که تا حدی معصوم و لطیف بود حالا به فردی خشن، جنگجو و مشتزن تبدیل شده که دارد در حیات مدرسه یک نفر را به خاک و خون میکشد. خواهرش وارد داستان میشود و سعی دارد که او را از مشت زدن به صورت حریف زمینخوردهاش بازدارد، اما فیبن بیتوجه به کار خودش ادامه میدهد. انگار او برای چیزی آماده میشود و قرار است این خشونت را در جای دیگری از او ببینیم. این مورد هم از قدرت نوآورانه فیلم میکاهد. مثلا در نسخه اول فیلم، فین پسری است که از دعوا و خشونت دوری میکند و قلدرهای مدرسه اذیتش میکنند. او تنها با کمک ارواح است که میتواند خشونت را با ذکاوت ترکیب کند و گربر را به سزای اعمالش برساند. اما در «تلفن سیاه ۲» شخصیت فین تغییری نمیکند، فین شخصیتی است بسیار مطمئن و با اعتماد به نفس و هم اوست که میتواند خواهرش را از دست خوابهای خونبارش نجات دهد همچنین شخصیت فین نوعی ضربه روحی را در خود حمل میکند.
ماجرای اصلی اما از تلفنهای مردگان برای فین و تصاویر خواب گوین آغاز میشود. در اینجا تلفن و خواب دیدن همزمان اند. گوین و فین میخوابند و ما به لحظهای میرویم که گوین خواب میبیند، بعد از آن به اتاق برمیگردیم که گوین روی تخت نیست و فین به دنیال اوست، اما از اینجا به بعد تصاویر خواب در ماورا و در واقعیت ترکیب میشود. «تلفن سیاه ۲» به شکل بسیار موفقیت آمیزی این کار را انجام میدهد و این سه حالت در کنار هم به خوبی جفت و جور شدهاند.
در ادامه داستان، گوین و فین همراه با دوستشان به برای یافتن سرنخی از کشتهشدگان به دست گربر به آلپاین لیک میروند و در آنجا همزمان با شدت گرفتن سرما و بوران داستان هم شدت میگیرد. در نهایت روح گربر در رویا و ارتباط با ماورا بازمیگردد. اینبار گربر برای دیگران دیدنی نیست، او درخواب به دنبال گوین است و با تلفن وارد ذهن فین میشود. داستان هم همین شاخه را ادامه میدهد با این تفاوت قابل پیشبینی که وقتی فین قوی نمیتواند خواهرش را از دست گربر نجات دهد، این خود گوین است که قدرتمند میشود و در جملهای به گربر میگوید: «من اینجا هستیم چون خودم میخوام». در واقع آگاهی و اعتماد به نفس به گوین هم سرایت میکند و شکل ظاهرا پیچیده داستان کاملا ساده میشود. دو قهرمان گربر شیطانی را شکست میدهند و احتمالا ماجرایی جدید هم در پیش خواهند داشت.
«تلفن سیاه ۲» در فیلم نت
تصاویر روایت
اگرچه داستان پر از پتانسیل است، اما تاحدی بر اساس شکل روایت میتوان انتظار چنین چیزی را داشت، به عبارت دیگر فیلم لحظههای تعلیق و دلهره کم ندارد اما فیلم پر دلهره و تعلیقی نیست. شاید علت دیگر این باشد که تمرکز داستان در فیلم اول به پراکندگی در نسخه دوم تبدل میشود. در واقع هیچ عنصری با شگفتی وارد داستان نمیشود و این آن اختلافی است که نسخه اول با دوم دارد. اگر به خاطر داشته باشید، در نسخه اول فیلم، خواب دیدن حالت اولیه داشت و چندان هم تکرار نمیشد. در نسخه دوم دیدن خواب عنصر اساسی و پررنگ و حتی عرصه نبرد است همچنین در نسخه اول ما کم کم متوجه ماورایی بودن تلفن سیاه میشدیم، اما در نسخه دوم از ابتدا قرار است چنین باشد.
با این همه وقتی «تلفن سیاه ۲» در قلمرو کابوسهای گوین حرکت میکند، دقیقا همان چیزی است که باید باشد: دلهرهآور، بیقرار و شبیه تصاویر خاطرات فیلم «شوم» (Sinister). هرچند هر بار که از خواب بیرون میپریم، ضربآهنگ فیلم کند میشود. تهدید جسمانی بیشتر در دنیای خواب گوین است و وقتی تمام میشود نبودن خطر حتمی است. شخصیت گربر هم نه کاملا شیطانی است، نه کاملا انسانی یا نه واقعا خطرناک. شخصیت گربر به ترکیبی از قاتل بیرحم، روانپریش و روح شیطانی تبدیل شده و به همین دلیل قوت اصلی خود رابه عنوان یک جانی با مشکلات روانی از دست داده است.
همانطور که گفته شد مهمترین ضربه به روایت، ناشی از گسترش جهان فیلم است. فیلم اول بخشی از قدرتش را از ناشناختگی میگرفت؛ نه میدانستیم تلفن دقیقا چگونه کار میکند و نه قرار بود بدانیم، اما اینجا سازندگان سازوکاری برای توضیح همهچیز مهیا کردهاند. این مساله و مساله ساختاری نبود معما در فیلم، که بهعنوان مشکل بسیاری از نسخههای دوم، بر نقاط قوت «تلفن سیاه ۲» سایه انداخته است.
در بخش شخصیتپردازی «تلفن سیاه ۲» نیز، اگر در قسمت اول رابطه برادر و خواهر چنان یکه بود که فیلم را یکپارچه نگاه میداشت، در اینجا آن صمیمیت از دست رفته است. تمرکز بین شخصیتهای جانبی تقسیم میشود و این ترکیب پر عناصر، آش را زیادی شور میکند. خواهر و برادر به شکل خاصی هر کدام به دیگری متکی است اما در نهایت با یک فردیت ویژه متفاوت میشوند. این که گوین در آخر ماجرا میتواند خود به نتیجه برسد نشانهای از این فردیت شخصیتهاست که البته مورد پسند فردگرایی بینندهها هم قرار میگیرد. به ویژه این که شخصیت دختر نوجوان وابسته به برادرش فین است و آرزوی هر نوجوانی کسب استقلال و فردیت است.
در نهایت شکل فیلمبرداری در سکانسهای رویا شاهکار کوچک و درخشانی است؛ وحشت در تصویر نفس میکشد. بازی مکگرا و تیمز کاملا در خدمت تروما و بلوغ آسیب دیده شخصیتهاست. حتی وقتی ایتن هاوک به دلیل ماسک و محدودیت در چهرهاش تنها صداست، همچنان شخصیتش با آن صورت کشیده و ماسک ترسناک، ستون تهدید و جذابیت فیلم باقی میماند. بخش مهمتر البته تقسیمبندی فضایی فیلم به دو رنگ قرمز و آبی است. از آنجا که به گفته گربر جهنم یخ زده است، ترکیب دو رنج قرمز (رنگ محبوب ژانر وحشت و تداعیگر درد) و آبی (رنگی که با سرمای داستان همخوانی دارد) از ابتدای فیلم ما را برای مواجهه با بخش آخر فیلم آماده میکند، جایی که قرمز خون با آبی یخزدگی در هم آمیخته است.
«شوم» با دوبله فارسی در فیلم نت
شبح کابوسهای خوشساخت
«تلفن سیاه ۲» نه واقعا فیلم بدی است که بگوییم کاش نمیساختندش و نه آنقدر خوب است که بگوییم ساختش ضروری بود. فیلم، جذابیتهایی واقعی دارد: وحشت یخزدگی، کابوسهای خوشساخت، شر شبحوار و زنگپردازی خوب و تعلیقهای موقت. اما در همان حال، از قوت بیپرده نسخه اول فاصله گرفته است. در اینجا هم مانند بیشتر نسخههای دوم بعد از یک فیلم خوب، نوآوری جای خود را به ضرورت ساخت و محافظهکاری داده میدهد.
بزرگترین نمونه از این دست ضعفها در فیلم، جایگزینی ترس خلاقانه نسخه اول با ضرورت توضیح دادن است. در «تلفن سیاه ۲» راز به لیست قوانین تبدیل میشود و وحشت به سرگرمی. شاید اصلا قرار بود چنین باشد؛ به عبارتی چون قهرمان داستان اول یک نوجوان ۱۳ ساله بود، احتمالا بازار مخاطبان فیلم هم با سالخوردن فین، بزرگتر شدهاند و میتوانند شخصیت عصبی و خشن فین را درک کنند، شاید فین همان خشم فروخورده آنها در برابر شر است به همین دلیل دیگر نیازی به وجود وحشت در فیلم نیست چراکه فین همان قهرمانی است که قرار است همه دشمنان را نابود کند. دریکسون بهجای آنکه مثل نسخه قبلی بیننده را به فین و گوین نزدیکتر کند، ما را در میان بالقوگیهای آن دو رها میکند و قوانین هم روشن میشوند و اگر از این جهت نگاه کنیم میتوان این نقطه ضعف را یک نقطه قوت برای فیلم در نظر گرفت.
در نهایت اما «تلفن سیاه ۲» دنبالهای است که وجودش هرچند از دلِ داستان برخاسته است، اما محصول نیاز به ادامه یک فرنچایز بود.
رضا علینیا


