مصاحبه ای متفاوت با کارگردان «The Garfield Movie»

«فیلم گارفیلد»؛ داستان آشنایی گربه خِپل با پدرش

- 7 دقیقه مطالعه
یک ماه است که «فیلم گارفیلد» (The Garfield Movie) بر پرده سینماهای جهان نقش بسته و گارفیلد گربه مشهور دوست‌داشتنی سینمای جهان، در این فیلم بعد از سال‌ها با پدرش مواجه می‌شود.

به گزارش فیلم‌نت نیوز، مارک دینال کارگردان «فیلم گارفیلد» کارگردانی کهنه‌کار در دنیای انیمیشن است و برخی از کارهای قبلی او مانند «گربه ها نمی‌رقصند» (Cats Don’t Dance) و زندگی جدید امپراطور (The Emperor’s New Groove) و «جوجه کوچولو» (Chicken Little) از آثار کلاسیک محبوب معاصر هستند که برای «زندگی جدید امپراطور» نامزد جایزه اسکار سال ۲۰۰۰ بوده است. او در فیلم «گارفیلد»، برداشتی تازه از یک شخصیت نمادین کمیک استریپ ارائه می‌دهد.

مارک دینال با معرفی پدر گارفیلد در این فیلم سعی دارد جنبه‌های دیگر شخصیتی این گربه تنبل نارنجی را کشف کند. او می‌گوید: «چیزی که من به آن علاقه داشتم این بود که بتوانم نشان دهم که این شخصیت، که این همه اعتماد‌به‌نفس در تمام این سال‌ها داشته، ویژگی‌های انسانی آسیب‌پذیری نیز می‌تواند داشته باشد.»

گفتگویی با این کارگردان انجام شده که می‌خوانید:

گارفیلد به زودی در فیلم نت

*چرا گارفیلد؟ رابطه شما با این شخصیت چگونه بود و چه چیزی باعث شد که بخواهید او را به پرده سینما بازگردانید؟

– اول از همه گارفیلد یک شخصیت نمادین است، بنابراین فرصت کار کردن با چنین شخصیت شناخته‌شده‌ای، همیشه هیجان‌انگیز است. یکی از اولین چیزهایی که از خودم پرسیدم این بود که «با شخصیت و زندگی عاطفی‌اش چه کنیم که ۹۰ دقیقه پر شود؟» از ایده ملاقات او با پدرش- شخصیتی که هرگز در کمیک استریپ حضور نداشت- در فیلمنامه ای که برایم فرستاده بودند، واقعا ذوق‌زده شدم. گارفیلد، کاراکتری آسیب‌پذیر داشته که مخاطب پیش از دیدن این فیلم متوجه آن نبوده است. چرا که گارفیلد همیشه در ناز و نعمت در فیلم‌ها دیده می‌شود. او را همان‌طور که در کمیک استریپ حضور دارد می شناسیم اما گارفیلد هم مثل هر موجود دیگری، ویژگی‌های منحصربه‌فرد و پنهانی دارد. در دنیای انسانی معمولاً از عیان شدن نقاط ضعف فردی که به نظر می‌رسد شخصیت محکمی دارد، متعجب می‌شویم. من دوست داشتم گارفیلد را در اتمسفری دیگر به تصویر بکشم.

*در مورد این فیلم با «جیم دیویس» (Jim Davis) خالق گارفیلد ملاقاتی داشتید؟

– بله. ملاقات با جیم خیلی هیجان‌انگیز بود. من واقعاً از کودکی دوست داستم آرتیست کمیک استریپ باشم؛ بنابراین هنگام ملاقات با هنرمند بسیار موفقی در این حوزه مانند جیم، بسیار احساس نزدیکی می‌کردم. انگار که از قبل آشنا بودیم. ما ساعت‌ها راجع به گارفیلد با هم صحبت کردیم. از شنیدن این که جیم هم واقعاً به این ایده علاقه داشت، هیجان‌زده شدم. جیم می‌گفت که ۴۵ سال است ماهانه چند داستان در مورد گارفیلد می‌نویسد. با این حال داستان «فیلم گارفیلد» و رفتن سراغ پدر گارفیلد هرگز به ذهنش نرسیده بود.

خوشحال بودم که واقعاً می‌فهمد عرصه کمیک استریپ چیست و تفاوت فیلم با سریال را می‌داند. او هم مثل من با چسباندن تعدادی کمیک استریپ به هم و ساخت سطحی فیلم مخالف بود. می‌دانست که برای ۹۰ دقیقه فیلم باید کاری متفاوت انجام داد. به نظر من در پروسه ساخت یک فیلم انیمیشنی، همه چیز واقعاً الهام‌بخش است و قطعاً اگر برای ساخت یک فیلم انیمیشن درست وقت بگذارید، ایده‌های مختلف برای بهتر شدن فیلم به ذهن‌تان می رسد.

*از آخرین فیلم شما، «جوجهکوچولو» (Chicken Little)، نزدیک به ۲۰ سال میگذرد و فناوری ساخت فیلم، به ویژه فیلمهای انیمیشن، همیشه در حال پیشرفت است. چه چیزی هنگام ساخت فیلم گارفیلد متفاوت یا جدید بود؟

ـ وقتی با هنرمندان و صداپیشگان در یک اتاق باشید، انرژی زیادی دارید. در روشی که من دوست دارم کار کنم، جا برای خلق ایده زیاد است. ما یک فیلمنامه داریم و یک نقشه‌ راه. می‌دانیم به کجا می‌رویم بنابراین اگر محیطی ایجاد کنید که عوامل بتوانند به‌راحتی نظر بدهند، فضا پر از خلاقیت می‌شود. خیلی‌ها ممکن است ایده‌های خود را سانسور کنند و به خودشان بگویند این ایده من خیلی احمقانه است و اصلاً مطرح نکنند. اما فضای کاری من طوری است که حتی از عجیب‌ترین ایده‌ها هم استقبال می‌کنم و به مشورت می‌گذارم. از لای مخالفت‌ها و اصلاح کردن‌ها، همیشه جزئیات بسیار جذابی به دست می‌آید.

این مقدمه را گفتم تا به سوال شما برسم. چیزی که بیشتر از پیشرفت تکنولوژی ساخت انیمیشن در این سال‌ها روی کار من تاثیرگذار بود، دورکاری بود. سه سال اول ساخت «فیلم گارفیلد» به دلیل شیوع بیماری کرونا در جهان، همه عوامل از یکدیگر دور بودیم و بهترین کار این بود که پروژه را از طریق پلتفرم زوم (Zoom) پیش ببریم. می‌دانید که زوم یک پلتفرم ارتباطی است که به کاربران امکان می‌دهد با ویدیو، صدا، تلفن و چت ارتباط برقرار کنند. ساخت فیلم و ارتباط بین عوامل از طریق زوم سخت بود. دیگر اتاقی وجود نداشت که همه با هم حرف بزنیم و کار را پیش ببریم و از آن انرژی ایجاد‌شده استفاده کنیم. با این حال همه از پس این چالش برآمدند. تنها حسرت من این است که نتوانستیم کنار هم باشیم. از طرف دیگر، خدا را شکر که این فناوری وجود داشت، چون بدون چنین فناوری‌ای واقعاً نمی‌شد از راه دور کار کرد. ما یاد گرفتیم که چگونه با کمترین امکانات کار کنیم. خیلی از صداها توسط صداپیشگان در کمد خانه‌اشان و با میکروفون ضبط شد که جداگانه می‌شود از سایت آمازون خرید و روی فیلم گذاشت. استودیوی ضبط نداشتیم، اما در نهایت کار به نتیجه رسید.

*«کریس پرت» (Chris Pratt) صداپیشه گارفیلد در فیلم شماست و در حال حاضر در چند فیلم معروف مثل فیلم «لگو» (The Lego Movie) و فیلم «برادران سوپر ماریو» (The Super Mario Bros) هم بجای کاراکتر اصلی حرف زده است. زمان ضبط صدای کریس بجای گارفیلد به این موضوع توجه داشتید؟ تمایز صدای گارفیلد با کاراکترهای انیمیشنی دیگر که کریس پرت بجای آنها حرف زده، دغدغه شما نبود؟

– من زیاد به این موضوع فکر نکردم. در روزگاری که صدابرداری سر صحنه وجود نداشت و فیلم‌ها در استودیو صداگذاری می‌شد، یک صداپیشه در فیلم‌های زیادی جای نقش اول حرف می‌زد. مثلاً جیمی استوارت در فیلم‌های زیادی حضور داشت و هیچ‌وقت کسی نگفت «خب دیگر از جیمی استوارت خیلی استفاده کرده‌ایم. کافی است». جک بلک هم فیلم و صداگذاری زیادی انجام داده ولی هیچ‌کس نمی‌گوید: «خب، ما قبلا از جک استفاده کرده‌ایم!» یا، «جک این شخصیت است، بنابراین نمی‌تواند آن شخصیت باشد». من بیشتر روی چیزهایی که شخصیت گارفیلد به آن نیاز دارد و این‌که چه کسی می‌تواند آن را برایم دربیاورد، تمرکز کردم. منظورم این است که صداپیشه‌ها قرار نیست فقط در یک فیلم حضور داشته باشند و بعد بازنشسته شوند. واقعاً معتقدم که کافی است یک صداپیشه حرفه‌ای متوجه شود که کارگردان دقیقاً چه می‌خواهد و بعد می‌تواند چیزی منحصر‌به‌فرد را برای آن کاراکتر خلق کند.

*علاوه بر کریس، شما صداپیشگان زیادی را برای این کار جمع کردهاید. یک جورهایی میتوان گفت فیلم گارفیلد عملاً تجدید دیداری بین دو تا از بازیگران فیلم پالپ فیکشن یعنی جولز وینفیلد (ساموئل ال. جکسون) و مارسلوس والاس (وینگ ریمز) درست در آستانه ۳۰ سالگی آن فیلم است.

– وقتی تصویر همه صداپیشگان را کنار هم گذاشتم، به آن نگاه کردم و گفتم: «خدایا! چه بازیگرانی! تصور کن بجای «فیلم گارفیلد» یک فیلم لایو اکشن بود! عجب فیلمی می‌شد!» پروسه انتخاب صداپیشه برای نقش‌ها خیلی هیجان‌انگیز است و وقتی که بازیگر قبول می‌کند نقش را بازی کند و صدایش روی کاراکتر می‌نشیند، این هیجان صد برابر می‌شود. کریس و ساموئل و همه بازیگران ما خیلی جاها بداهه پردازی کردند و تجربه شخصی خود را به فیلم آوردند. «سیسیلی استرانگ» (Cecily Strong) صداپیشه مارج (یکی از کاراکترهای فیلم گارفیلد) می‌گفت که این کاراکتر خیلی شبیه مادر یکی از دوستانش است. بازیگران خیلی خوب به محیط اطراف نگاه و توجه می‌کنند، بنابراین هنگام کار، می‌توانند چیزهای زیادی به فیلم اضافه کنند. هر جلسه ضبط واقعاً یک رویداد بی‌نظیر بود.

*به عنوان یک علاقهمند به فیلمهای اکشن با موضوع سرقت، باید بگویم که هرگز انتظار نداشتم گارفیلد را توی آب و گل و لای ببینم. این سکانس به نوعی ترکیب ژانرها و غافلگیری مردم بود.

ـ بله، فکر می‌کنم چیزی که ارائه شد، خیلی هیجان‌انگیز و غیرقابل‌انتظار بود. زیرا دنیای «ویک» است که به دنیای گارفیلد حمله می‌کند. گارفیلد ترجیح می‌دهد در خانه بماند و بر خانواده حکومت کند. چیزی که جیم [دیویس] خالق گارفیلد هم خیلی روی آن تاکید داشت این بود که ما گارفیلد را به دنیایی ماجراجویانه بکشانیم که مخاطب انتظارش را نداشته باشد. «ویک» یک گربه خیابانی بود که باید زنده می‌ماند. تازه بعد از آن است که گارفیلد به دنیای پدرش پا می‌گذارد و از محیط امن خود به بیرون پرتاب می‌شود. این نوع زندگی خیابانی، محیطی نیست که گارفیلد نسبت به آن اعتماد و شناخت کامل داشته باشد. اگرچه در فیلم دوست دارد فکر کند که هنوز همه چیز را بلد است.

*بیش از پنج سال است که روی این فیلم کار میکنید. چه حسی دارید که بالاخره کار به پایان رسیده و همه مردم جهان میتوانند آن را بر پرده نقره ای ببینند؟

ـ از آنجا که عوامل فیلم حدود سه سال از دور بودیم و مراحل کار به صورت دورکاری با پلتفرم زوم انجام شده بود، گاهی احساس می‌شد که فقط برای سرگرمی داریم همینطوری یک فیلم هم می‌سازیم! اولین باری که با یکی از تهیه‌کننده‌ها به اتاق میکس رفتیم و تصاویر را روی یک صفحه نمایش بزرگ ۱۲ متری (۴۰ فوت) دیدیم، با خودم فکر کردم واوو! چقدر تصویر بزرگ است! راستش ما به صفحۀ نمایش ۱۷ اینچی کامپیوتر عادت کرده بودیم و دیدن تصاویر در ابعاد پرده سینما خیلی هیجان‌انگیز بود. راستش بین تمام فیلم‌هایی که ساخته ام، نسبت به این فیلم حس متفاوتی دارم. نمی‌دانم می‌شود در قالب کلمات بیان کرد یا نه. اما انگار یک چیز سوررئال در ذهن داشته باشید و یکهو ببینید که وجود خارجی دارد و جلوی چشم‌تان روی پرده نقش بسته است.

همه فیلم های گارفیلد در فیلم نت

*به عنوان آخرین سوال، آیا شما هم مثل من اکران همزمان فیلمهای «فیلم گارفیلد» و «فوریوسا: حماسه مکس دیوانه» (Furiosa: A Mad Max Saga) را جانشین باربنهایمر (ترکیب باربی و اُپنهایمر) در تابستان گذشته میدانید؟

– این ترکیب عالی است! [می خندد]

ترجمه و تنظیم: جهانگیر شاه‌ولد

برچسب‌ها: جیم دیویس،ساموئل ال جکسون،گارفیلد،گربۀ نارنجی تنبل،مارک دینال
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها