نگاهی به یک فیلم کودک در سینما آنلاین فیلمنت
علاقهمند کردن بچهها به شاهنامه با سلفی با رستم
به گزارش فیلم نت نیوز، حسین قناعت در تمام ۱۲ فیلمش که از سال ۱۳۸۲ با «من و نگین دات کام» آغاز شده، غیر از یکی (زخم شانه حوا) و نیز هر پنج سریالی که برای صدا و سیما و شبکه نمایش خانگی ساخته به موضوعات گوناگون مرتبط با کودک و نوجوان پرداخته است بنابراین با کارگردانی مواجهیم که کار در حوزه کودک دغدغه اساسی و قلبی اوست. از این رو سینما برایش ابزاری برای رشد و پیشرفت فکری و فرهنگی کودکان و نوجوانان است، نه ابزاری برای پولسازی به هر قیمتی (چه با کمدیهای سخیف و نازل فیلمفارسی و چه با فیلمهای روشنفکرنمای پر ادعا). این استمرار باعث شده به تدریج در طول این سالها به نوعی پختگی و هدفمندی در طرح موضوعات خاص در آثارش برسد از جمله مضمون کتاب و نویسندگی در سریالهای «کارآگاه لطفی»، «امروز و فردا» و فیلم «تپلی و من» یا توجه به افسانههای کهن ایرانی در سریال دیو و ماه پیشونی و فیلم «سلفی با رستم» که در بخش سینما انلاین فیلمنت عرضه شده است و…
پایه اصلی داستان «سلفی با رستم» بر مبنای ایدهای است که در این سالهای اخیر بسیار در صنعت سینما و سریالسازی دنیا مورد استفاده قرار گرفته و البته موفق هم بوده است یعنی «چه میشد اگر؟» (what if؟). در آثار ساخته شده بر مبنای این نظریه، قهرمان داستان بر مبنای اتفاقاتی، یا امکان سفر به گذشته را برای بوجود آوردن تغییراتی (از جمله در حوزه وقایع مهم تاریخی) پیدا میکند مانند: سریالهای «تاریک» Dark، «۱۱.۲۲.۶۳ و فیلمهایی همچون کد منبع (دانکن جونز ۲۰۱۱) و «۱۲ میمون» (تری گیلیام ۱۹۹۶)، یا امکان سفر به آینده را پیدا میکند همچون فرنچایز بازگشت به آینده ساخته رابرت زمهکیس، «در خواب فرو رفته» (sleeper) ساخته وودی آلن (۱۹۹۶) که هردو قالبی طنز و کمدی دارند.
«سلفی با رستم» نیز سعی کرده با استفاده از این نظریه (که البته به نوعی الزام نوع قصه آن هم هست) به روایت جذابتر داستان خود بپردازد چون هدف کارگردان، آشنا کردن کودکان و نوجوانان با قهرمانان افسانهای و اسطورههای ایرانی بویژه در شاهنامه است. بهترین راه برای این کار هم سفر در زمان شخصیتهای این اثر ادبی سترگ و آوردن آنها به زمان حال در قالب یک داستان فانتزی است. بدین ترتیب با فیلمی مواجهیم که با یک داستان معمایی_کارآگاهی (البته در حد خود، بعنوان یک فیلم فانتزی ویژه کودکان و نوجوانان) مخاطبان ویژه خود را با برخی از مهمترین شخصیتهای شاهنامه همچون رستم، شغاد، گردآفرید، گرسیوز، گژتهم، ضحاک، زال، سیاوش، کاوه آهنگر و… آشنا میکند. بعلاوه «قناعت» به دنبال این هدف نیز بوده که با ارائه اطلاعاتی اندک و خلاصهوار نسبت به این قهرمانان اسطورهای در قالب داستانی جذاب، ذهن و فکر بچهها را برای دانستن و کسب اطلاعات بیشتر درباره آنها تحریک کند و بدین وسیله آنها را به سوی کتابخوانی بیشتر سوق دهد. مثلاً رستم را که احتمالاً هر بچهای دست کم در کتابهای درسی خود نامش را شنیده است به صورت پسربچهای نشان میدهد که عاشق فست فود است و تمام مدت سرش در گوشی و مشغول بازی است یا بخشی از داستانهای مهم شاهنامه را در قالب نقالی توسط دخترانی نوجوان تعریف میکند.
البته حسین قناعت در کنار روایتی جذاب از شاهنامه برای کودکان امروز، مخاطب بزرگسال را هم به نوعی از نظر دور نداشته است و با طرح برخی کنایههای اجتماعی به بیان دیدگاهها و انتقادات خود در خصوص مسائل روز جامعه نیز میپردازد از جمله دیالوگهایی که عمدتاً از زبان شخصیت ضحاک میشنویم مانند: «شما چرا بین این همه چیز، مغزها را صادر میکنید؟»، «اگر هواپیما تاخیر نکنه زودتر از اسب میرسم»، «من به رأی این بچهها نیاز دارم» و…
در کل «سلفی با رستم» فیلمی است که اگرچه شاید ضعفهای آن هم کم نباشد، به ویژه در حوزه فیلمنامه که ضعف تاریخی و همیشگی سینمای ایران است اما به لحاظ اهدافش یعنی علاقمند کردن بچهها به کتابخوانی و آشنایی آنها با شاهنامه به واسطه شخصیتها، ماجراها و داستانهای جذابش، حتماً فیلم شریف و باارزشی است که تماشای آن برای همه کودکان و نوجوانان بسیار مفید و اثرگذار است.
محمدرضا فهمیزی | عضو انجمن منتقدان سینما
سلفی با رستم را در سینما آنلاین فیلم نت تماشا کنید